خواستگارى
براى خواستگارى مامان پسر و چندين نفر از زنان عاقله به خانه دختر موردنظر مىروند و مامان دختر از نحوه ي برخورد مهمانىها , حدس مىزند كه براى خواستگارى آمدهاند و از دختر خويش مىخواهد كه براى مهمانها چائى و ميوه و شيرينى بيآورد هنگامىكه دختر وارد منزل مىشود , مامان پسر ماشاالله گويان دختر را مىبوسد و در شرايطي كه خلق صورت و شمايل دختر مورد استقبال بود , علناً به خانوادهٔ دختر اظهار مىكنند كه براى خواستگارى دختر شما آمديم . و معمولاً در قديم مىگفتند : سرويس رسيديم ببينيم پسر مارا به غلامى پذيرش مىكنيد يا نه؟ خانوادهٔ دختر نيز در صورت موافقت در پاسخ مىگفتند : ' اما به آقائى مىپذيريم , گام وي بهروى ديده ما ' بعد طرفين موقع مناسبى را معين مىكردند تا مردهاى خانوادهٔ داماد ( بابا , عمو , دائي ) براى ' بلهبرون ' يا آري گويان به خانه دختر بروند و دربارهٔ اندازه مهريه , جهيزيه , اثاثيه سرعقد , شيربهاء , نحوهٔ برگزارى پاي كوبي و . . . با نيز كلام نمايند كه اين مراسم را سابقاً اِيستماق و فعلاً شب پاسخ مىگويند . عدهاى از مطلعين به اين مراسم ' كفش پاكني ' نيز مىگويند , گويا در قديم در چنين شبى بردن كفش براى دختر بهعنوان نشان يكى از سنتها بوده است .
اثاثيه رمز عقد
طبق توافق و قرارداد در شب پاسخ معين شدهاست و دو خانواده پسر و دختر با صلاحديد يكديگر اثاثيه رمز عقد را خريدارى و گذشته از تشكيل مراسم عقدكنان كليهٔ اسباب به خانه دختر پيامبر مىشود كه معمولاً مشتمل بر : يك جلد كلامالله مجيد - يكسرى آينه و شمعدان - خرقه بدون نقص رمز عقد - حلقهٔ انگشترى - يكسرى طلاجات ( با دقت به توافق طرفين ) و معمولاً يك رأس گوسفند و هزينه هاي آشپزخانه است .
مجلس عقدكنان
يكسري ساعت قبلي از مراسم عقد , عروس را به آرايشگاه مىبرند كه در ديرين به آن نخه كردن يا بنداندازى عروس مىگفتند , در هنگام نخ پرت كردن صورت عروس , ابتدا مامان عروس و مامان داماد هر يك موئى از پيشانى عروس با موچين مىكنند و بهجاى آن يك سكهٔ طلا و جواهرات ( اشرفي ) يا نقرهاى مىچسبانند كه معمولاً انعام آرايشگر است در حين آرايش عروس , زنان ديگر اسپند در حريق مىريزند و با زدن دايره شادى و رقص و پايكوبى مىكنند .
در صورتيكه در اثناء بند پرت كردن نخ آرايشگر تصادفاً پاره شود و زنان شيروانى مىگويند : داماد دلش براى عروس مىسوزد . بههر درحال حاضر وقتىكه فعاليت آرايش خاتمه يافت . مدتى قبلي از قرائت صيغهٔ عقد , در اتاقى كه قبلاً تزئين شده عروس را در محل مناسبى مىنشانند و سفرهٔ عقد را نيز عليه وي پهن مىكنند , در روى سفرهٔ عقد يك آينه بهعلامت نيكبختي , شمعدانى و لاله بهعلامت روشنى و ارتفاع قدمت , تخم مرغ بهعلامت اينكه عروس حتماً اولاددار شود , سينى عاطل و فسخ بهعلامت دفع جادو و چشمزخم , پنير و سبزى براى دفع هوو , عسل براى تندرستى و شيرين كردن دهن عروس و داماد , نان بهعلامت بركت , آب بهعلامت صفا و خرّمي , شيرينى و نقل و نبات بهعلامت شيرينكامي , گردو بهعلامت اينكه فرزند نخستين عروس , پسر باشد و بالاخره كلامالله مجيد براى فضيلت مجلس كه حتماً مىبايستى در سفره قرار بگيرد .
آنگاه عاقد با اذن وارد اتاق مىشود و در حضور مدعوين حيث عروس را در خصوص تزويج با پسر موردنظر از خويش مىخواهد . عروس معمولاً در مرتبهٔ اوليه و دوم از پاسخ دادن امتناع مىورزد تا بهاصطلاح نگويند عروس ' دستپاچه ' است و در مرتبهٔ سوم عروس با اعلام كردن آري , يا با اجازهٔ والدين و بزرگترها آري . همگى كف مىزنند و شادى مىكنند و در همين هنگام داماد نيز طى مراسمى با درود و صلوات وارد اتاق مىشود و در كنار زوجه خويش قرار مىگيرد . بههر حالا وقتىكه عاقد پاسخ آري را از عروس دريافت داشت در اتاق ديگرى كه مردان دو خانواده عده ميباشند , درگير تلاوت صيغهٔ عقد مىشود . البته اتاق عروس صفاى ديگرى دارد! چندين زن سفيدبخت از اقوام پيش مىآيند و پارچهاى سفيد بالاى رمز عروس و داماد نگه مىدارند و زنى دو تكه كلهقند را بالاى پارچه به نيز مىسايد و زن ديگرى با سوزنى كه نخ هفترنگ داراست مرتباً در پارچهٔ سفيد كوك مىزند و مىگويد : مىبندم و مىبندم .
بقيه دستهجمعى پاسخ مىدهند : چىرو . مىگويند : گويش مامان شوهر را . . . و به ترتيب گويش خواهر شوهر و مامان زن و بقيه نيز دوخته مىشود . بعداز مراسم فوق حلقههاى نامزدى رد و بدل مىگردد و عسل نيز خورده مىشود .
خواستگارى
براى خواستگارى مامان پسر و چندين نفر از زنان عاقله به خانه دختر موردنظر مىروند و مامان دختر از نحوه ي برخورد مهمانىها , حدس مىزند كه براى خواستگارى آمدهاند و از دختر خويش مىخواهد كه براى مهمانها چائى و ميوه و شيرينى بيآورد هنگامىكه دختر وارد منزل مىشود , مامان پسر ماشاالله گويان دختر را مىبوسد و در شرايطي كه خلق صورت و شمايل دختر مورد استقبال بود , علناً به خانوادهٔ دختر اظهار مىكنند كه براى خواستگارى دختر شما آمديم . و معمولاً در قديم مىگفتند : سرويس رسيديم ببينيم پسر مارا به غلامى پذيرش مىكنيد يا نه؟ خانوادهٔ دختر نيز در صورت موافقت در پاسخ مىگفتند : ' اما به آقائى مىپذيريم , گام وي بهروى ديده ما ' بعد طرفين موقع مناسبى را معين مىكردند تا مردهاى خانوادهٔ داماد ( بابا , عمو , دائي ) براى ' بلهبرون ' يا آري گويان به خانه دختر بروند و دربارهٔ اندازه مهريه , جهيزيه , اثاثيه سرعقد , شيربهاء , نحوهٔ برگزارى پاي كوبي و . . . با نيز كلام نمايند كه اين مراسم را سابقاً اِيستماق و فعلاً شب پاسخ مىگويند . عدهاى از مطلعين به اين مراسم ' كفش پاكني ' نيز مىگويند , گويا در قديم در چنين شبى بردن كفش براى دختر بهعنوان نشان يكى از سنتها بوده است .
اثاثيه رمز عقد
طبق توافق و قرارداد در شب پاسخ معين شدهاست و دو خانواده پسر و دختر با صلاحديد يكديگر اثاثيه رمز عقد را خريدارى و گذشته از تشكيل مراسم عقدكنان كليهٔ اسباب به خانه دختر پيامبر مىشود كه معمولاً مشتمل بر : يك جلد كلامالله مجيد - يكسرى آينه و شمعدان - خرقه بدون نقص رمز عقد - حلقهٔ انگشترى - يكسرى طلاجات ( با دقت به توافق طرفين ) و معمولاً يك رأس گوسفند و هزينه هاي آشپزخانه است .
مجلس عقدكنان
يكسري ساعت قبلي از مراسم عقد , عروس را به آرايشگاه مىبرند كه در ديرين به آن نخه كردن يا بنداندازى عروس مىگفتند , در هنگام نخ پرت كردن صورت عروس , ابتدا مامان عروس و مامان داماد هر يك موئى از پيشانى عروس با موچين مىكنند و بهجاى آن يك سكهٔ طلا و جواهرات ( اشرفي ) يا نقرهاى مىچسبانند كه معمولاً انعام آرايشگر است در حين آرايش عروس , زنان ديگر اسپند در حريق مىريزند و با زدن دايره شادى و رقص و پايكوبى مىكنند .
در صورتيكه در اثناء بند پرت كردن نخ آرايشگر تصادفاً پاره شود و زنان شيروانى مىگويند : داماد دلش براى عروس مىسوزد . بههر درحال حاضر وقتىكه فعاليت آرايش خاتمه يافت . مدتى قبلي از قرائت صيغهٔ عقد , در اتاقى كه قبلاً تزئين شده عروس را در محل مناسبى مىنشانند و سفرهٔ عقد را نيز عليه وي پهن مىكنند , در روى سفرهٔ عقد يك آينه بهعلامت نيكبختي , شمعدانى و لاله بهعلامت روشنى و ارتفاع قدمت , تخم مرغ بهعلامت اينكه عروس حتماً اولاددار شود , سينى عاطل و فسخ بهعلامت دفع جادو و چشمزخم , پنير و سبزى براى دفع هوو , عسل براى تندرستى و شيرين كردن دهن عروس و داماد , نان بهعلامت بركت , آب بهعلامت صفا و خرّمي , شيرينى و نقل و نبات بهعلامت شيرينكامي , گردو بهعلامت اينكه فرزند نخستين عروس , پسر باشد و بالاخره كلامالله مجيد براى فضيلت مجلس كه حتماً مىبايستى در سفره قرار بگيرد .
آنگاه عاقد با اذن وارد اتاق مىشود و در حضور مدعوين حيث عروس را در خصوص تزويج با پسر موردنظر از خويش مىخواهد . عروس معمولاً در مرتبهٔ اوليه و دوم از پاسخ دادن امتناع مىورزد تا بهاصطلاح نگويند عروس ' دستپاچه ' است و در مرتبهٔ سوم عروس با اعلام كردن آري , يا با اجازهٔ والدين و بزرگترها آري . همگى كف مىزنند و شادى مىكنند و در همين هنگام داماد نيز طى مراسمى با درود و صلوات وارد اتاق مىشود و در كنار زوجه خويش قرار مىگيرد . بههر حالا وقتىكه عاقد پاسخ آري را از عروس دريافت داشت در اتاق ديگرى كه مردان دو خانواده عده ميباشند , درگير تلاوت صيغهٔ عقد مىشود . البته اتاق عروس صفاى ديگرى دارد! چندين زن سفيدبخت از اقوام پيش مىآيند و پارچهاى سفيد بالاى رمز عروس و داماد نگه مىدارند و زنى دو تكه كلهقند را بالاى پارچه به نيز مىسايد و زن ديگرى با سوزنى كه نخ هفترنگ داراست مرتباً در پارچهٔ سفيد كوك مىزند و مىگويد : مىبندم و مىبندم .
بقيه دستهجمعى پاسخ مىدهند : چىرو . مىگويند : گويش مامان شوهر را . . . و به ترتيب گويش خواهر شوهر و مامان زن و بقيه نيز دوخته مىشود . بعداز مراسم فوق حلقههاى نامزدى رد و بدل مىگردد و عسل نيز خورده مىشود .