طبق قانون ها دولتي كشورايران , زنان بعداز تزويج مي بايست براي ادامه علم آموزي , اشتغال و هجرت به آن سوي مرز رضايت شوهرشان را كسب نمايند . درين همين سال سالها بعضي از دختران برنا , با گزينش نكردن مهريه در هنگام عقد خواهان شروطي مانند حق جدايي , نصف شدن ميزان دارايي مشترك پس از جدايي , حق حضانت فرزندان , هجرت , فعاليت و… مي شوند…
شروط ضمن عقد , شروط ضمن عقد براي زنان , شروط ضمن عقد در مدرك تزويج
شروط ضمن عقد
البته در همين اكنون اكثري از خانواده ها آمادگي روبه رو شدن با اين تصميم دختران را ندارند و حاضرند مهريه هاي گزاف براي دختران رقم بخورد البته حق جدايي به آن ها داده نشود . با وجود اين تبعيض و نابرابري , دختران آگاهي چنداني از شروط ضمن عقد ندارند .
آكاايران : برابر ماده ۱۱۱۹ ضابطه دولتي , طرفين ميتوانند همگي شروطي را كه مخالف مقتضاي سرشت عقد نباشد بر يكديگر اجبار نمايند . اين شروط به استثناي شروطي مي باشند كه در قباله وصلت آمده است و عاقد يكايك آنان را براي طرفين ميخواند و در صورت موافقت , آنانرا امضا مي نمايند و داراي تعهد به انجام آن ميگردند .
شروطي كه در عقد طومار براي جدايي ذكر شده عبارتند از ;
۱ ) استنكاف شوهر از دادن نفقه
چنانچه مرد از دادن نفقه جلوگيري كرد , يا اين كه بضاعت پرداخت نفقه را نداشت برابر ماده ۱۱۲۹ , زن از سمت شوهر نماينده قانوني است كه با مراجعه به دادگاه تقاضاي جدايي نمايد .
۲ ) سوء خلق
درحالتي كه مردي در معاش سوء خلق و خوي داشت , زن برابر ماده ۱۱۲۹ ضابطه دولتي قادر است با مراجعه به دادگاه از شوهرش جدايي بگيرد .
۳ ) ابتلا به امراض صعب العلاج
زن ميتواند با وكالت به دادگاه مراجعه نمايد و جدايي بگيرد .
۴ ) جنون مرد
در صورت ابتلاي مرد به جنون مستمر يا اين كه ادواري به شرط استقرار , زن حق تقاضاي جدايي را دارااست .
۵ ) عدم رعايت فرمان دادگاه بر پايه ي ترك شغل منافي با شئون خانوادگي
در صورتيكه دادگاه حكم كرد كه مرد شغل نامطلوب را كنار گذارد و وي رعايت نكند , دادگاه اذن جدايي را به زن خواهد بخشيد .
۶ ) محكوميت شوهر به جرائم مغاير شئون خانوادگي
۷ ) اعتياد
درصورتيكه مردي معتاد باشد , زن اذن جدايي دارااست .
۸ ) ترك خانه به وسيله زوج
ترك خانه بوسيله زوج با فلسفه معاش مشترك منافات داراست . دراينحالت هم دادگاه به زن اذن جدايي ميدهد .
۹ ) محكوميت قطعي ۵ سال يا اين كه فراتر
چنانچه مرد محكوم به حبس ۵ سال يا اين كه بيشتر شود , زن اذن جدايي دارااست .
۱۰ ) عقيم بودن سبب ساز حق جدايي زن ميشود .
۱۱ ) مفقود الاثر شدن مرد
در شرايطيكه كه ۶ ماه بعد از مراجعه زن به دادگاه اثري از مرد پيدا نشود , زن حق جدايي داراست .
۱۲ ) درصورتيكه كه مرد همسر ديگري اختيار نمايد , زن قادر است با مراجعه به دادگاه تقاضاي جدايي نمايد و دادگاه هم حكم جدايي را صادر مي نمايد .
ازآنجا كه حق طلاقي براي زنان وجود ندارند , اين شروط گذارده شده تا زنان بتوانند بعد از مراجعه به دادگاه و ثابت قضيه از همسران شان جدا شوند ; اگرچه بايستي رنج ثابت اين موقعيت را از زناني پرسيد كه سال هاست در راهروهاي دادگاه خانواده در همت براي طلاق ميباشند در حالي كه مرد هرگاه عزم نمايد , ميتواند همسر خويش را جدايي دهد .
در حالي كه شروط ضمن عقد تحت عنوان راهكاري براي كاهش تبعيض هاي رسمي در مقابل زنان در مورد وصلت توصيه ميشود ولي كمبود آگهي از سمت رسانه ها و بي توجهي به يادگرفتن اين شروط به جوان ها سبب شده اكثري از اشخاص از اين قابليت و امكان استفاده نكنند و نيز اينكه هنگامي چنين شروطي بوسيله دختران مطرح ميگردد , خانواده ها درمقابل آن جبهه گيري نمايند . با اعتنا به حالت فرهنگي جامعه اهل ايران در هنگام انتخاب شروط فورا اين اذهان به ذهن آن ها حمله ميآورد كه «اول معاش بياييم و شرط بگذاريم؟ اصلاً معاش كه با شرط و شروط باشد خوبتر است كه آغاز نشود ; اين شروط به معاش لطمه ميزند . » و اين در حالي است كه هيچ توجهي به تبعيض هاي رسمي نميشود كه معاش زوج هاي برنا را با مشكلات فراواني روبه رو مي نمايد .
طبق قانون ها دولتي كشورايران , زنان بعداز تزويج مي بايست براي ادامه علم آموزي , اشتغال و هجرت به آن سوي مرز رضايت شوهرشان را كسب نمايند . درين همين سال سالها بعضي از دختران برنا , با گزينش نكردن مهريه در هنگام عقد خواهان شروطي مانند حق جدايي , نصف شدن ميزان دارايي مشترك پس از جدايي , حق حضانت فرزندان , هجرت , فعاليت و… مي شوند…
شروط ضمن عقد , شروط ضمن عقد براي زنان , شروط ضمن عقد در مدرك تزويج
شروط ضمن عقد
البته در همين اكنون اكثري از خانواده ها آمادگي روبه رو شدن با اين تصميم دختران را ندارند و حاضرند مهريه هاي گزاف براي دختران رقم بخورد البته حق جدايي به آن ها داده نشود . با وجود اين تبعيض و نابرابري , دختران آگاهي چنداني از شروط ضمن عقد ندارند .
آكاايران : برابر ماده ۱۱۱۹ ضابطه دولتي , طرفين ميتوانند همگي شروطي را كه مخالف مقتضاي سرشت عقد نباشد بر يكديگر اجبار نمايند . اين شروط به استثناي شروطي مي باشند كه در قباله وصلت آمده است و عاقد يكايك آنان را براي طرفين ميخواند و در صورت موافقت , آنانرا امضا مي نمايند و داراي تعهد به انجام آن ميگردند .
شروطي كه در عقد طومار براي جدايي ذكر شده عبارتند از ;
۱ ) استنكاف شوهر از دادن نفقه
چنانچه مرد از دادن نفقه جلوگيري كرد , يا اين كه بضاعت پرداخت نفقه را نداشت برابر ماده ۱۱۲۹ , زن از سمت شوهر نماينده قانوني است كه با مراجعه به دادگاه تقاضاي جدايي نمايد .
۲ ) سوء خلق
درحالتي كه مردي در معاش سوء خلق و خوي داشت , زن برابر ماده ۱۱۲۹ ضابطه دولتي قادر است با مراجعه به دادگاه از شوهرش جدايي بگيرد .
۳ ) ابتلا به امراض صعب العلاج
زن ميتواند با وكالت به دادگاه مراجعه نمايد و جدايي بگيرد .
۴ ) جنون مرد
در صورت ابتلاي مرد به جنون مستمر يا اين كه ادواري به شرط استقرار , زن حق تقاضاي جدايي را دارااست .
۵ ) عدم رعايت فرمان دادگاه بر پايه ي ترك شغل منافي با شئون خانوادگي
در صورتيكه دادگاه حكم كرد كه مرد شغل نامطلوب را كنار گذارد و وي رعايت نكند , دادگاه اذن جدايي را به زن خواهد بخشيد .
۶ ) محكوميت شوهر به جرائم مغاير شئون خانوادگي
۷ ) اعتياد
درصورتيكه مردي معتاد باشد , زن اذن جدايي دارااست .
۸ ) ترك خانه به وسيله زوج
ترك خانه بوسيله زوج با فلسفه معاش مشترك منافات داراست . دراينحالت هم دادگاه به زن اذن جدايي ميدهد .
۹ ) محكوميت قطعي ۵ سال يا اين كه فراتر
چنانچه مرد محكوم به حبس ۵ سال يا اين كه بيشتر شود , زن اذن جدايي دارااست .
۱۰ ) عقيم بودن سبب ساز حق جدايي زن ميشود .
۱۱ ) مفقود الاثر شدن مرد
در شرايطيكه كه ۶ ماه بعد از مراجعه زن به دادگاه اثري از مرد پيدا نشود , زن حق جدايي داراست .
۱۲ ) درصورتيكه كه مرد همسر ديگري اختيار نمايد , زن قادر است با مراجعه به دادگاه تقاضاي جدايي نمايد و دادگاه هم حكم جدايي را صادر مي نمايد .
ازآنجا كه حق طلاقي براي زنان وجود ندارند , اين شروط گذارده شده تا زنان بتوانند بعد از مراجعه به دادگاه و ثابت قضيه از همسران شان جدا شوند ; اگرچه بايستي رنج ثابت اين موقعيت را از زناني پرسيد كه سال هاست در راهروهاي دادگاه خانواده در همت براي طلاق ميباشند در حالي كه مرد هرگاه عزم نمايد , ميتواند همسر خويش را جدايي دهد .
در حالي كه شروط ضمن عقد تحت عنوان راهكاري براي كاهش تبعيض هاي رسمي در مقابل زنان در مورد وصلت توصيه ميشود ولي كمبود آگهي از سمت رسانه ها و بي توجهي به يادگرفتن اين شروط به جوان ها سبب شده اكثري از اشخاص از اين قابليت و امكان استفاده نكنند و نيز اينكه هنگامي چنين شروطي بوسيله دختران مطرح ميگردد , خانواده ها درمقابل آن جبهه گيري نمايند . با اعتنا به حالت فرهنگي جامعه اهل ايران در هنگام انتخاب شروط فورا اين اذهان به ذهن آن ها حمله ميآورد كه «اول معاش بياييم و شرط بگذاريم؟ اصلاً معاش كه با شرط و شروط باشد خوبتر است كه آغاز نشود ; اين شروط به معاش لطمه ميزند . » و اين در حالي است كه هيچ توجهي به تبعيض هاي رسمي نميشود كه معاش زوج هاي برنا را با مشكلات فراواني روبه رو مي نمايد .